مقدمه:
نماز يك عبادت ريشه دار وعميق مى باشد كه در همه اديان بوده وشايد كمتر دينى در اين دنيا موجود باشد كه نماز در آن نباشد(1 ). در قران كريم وسنت مباركه پيامبر(ص) به نماز- كه يك اصل با ارزش وعبادت مهم وازفروع دين مى باشد- تاكيد فراوان شده است واز ترك آن مسلمين را به سختى بر حذر داشته است. نماز در حقيقت ستون وپايه دين مقدس اسلام(2 ) و كليد بهشت است وازجمله شايسته ترين اعمال در نزد پروردگار به حساب مى آيد. خداونددر سوره طه مى فرمايد" به يقين من خداوندي هستم كه معبودى جز من وجود ندارد، پس مرا پرستش كن ونماز را براى ذكر من برپاى دار".* خداوند سبحان التزام به امر مهم را در همه حال ودر همه رخدادهاي زندگى مورد تاكيد قرار داده است. اسلام وظيفه هر مسلمان را تنها در اين خلاصه نكرده كه به صورت انفرادى در هر جايى وبدور از نماز اجتماع مسلمين يا محيطى كه در آن زندگى مى كند به انجام نماز بپردازد، بلكه به طور جدى به انجام وظيفه الهى نماز به صورت جماعت بويژه در مساجد با ديگربرادران دينى فراخوانده است. بنا براين اسلام برگزارى نمازهاى پنجگانه را به صورت جماعت در مساجد به اين دليل لازم دانسته كه مساجد علاوه بر اين كه پايگاه تجمع مسلمين مى باشد محلى است كه مى توان ديگر مشكلات جامعه اسلامى از قبيل مسايل اجتماعى، اقتصادى، اخلاقى وغيره را مطرح كرد ودرمورد آنها سخن گفت وبراى حل آنها اقدامات لازم را بعمل آورد. باز مى بينيم كه بر مسلمين لازم شده است كه به طور وسيع ترى هفته اى يك بار در نماز جمعه شركت كنند. خداوند در اين باره چنين فرموده است: اى كسانيكه ايمان آورده ايد هر گاه براى نماز در روز جمعه فرا خوانده شديد پس بسوى ياد خدا بشتابيد وهر معامله اى را ترك كنيد، اين براى شما بهتر است اگر بدانيد"(3 ). واز رسول اكرم (ص) نيز روايت است كه فرموده اند: هر كس سه نماز جمعه را بدون عذر واز روى سستى وسهل انگارى ترك نمايد ، خداوند بر دلش مهر مى زند".اين اجتماع بزرگ هفتگى در بردارنده نكات آموزشى فراوان بوده، در حقيقت تجديد پيمان واحياى حس برادرى وبرابرى واستحكام بخشيدن وحدت ميان مسلمين واظهار قدرت وقوت مى باشد تا به دشمنان اسلام نشان دهند كه چگونه در صفوف مرصوص ودوشادوش يكديگر آماده دفاع ازكيان وشأن وشوكت اسلام وآئين اسلام هستند.دراين نوشتار،بطورمختصر اهميت وآثارنمازجماعت بيان مي شود.
*اهميت و فايده هاي نمازجماعت
آئين اسلام،از ابعاد اجتماعى مهمى برخوردار است و با عنايتبهبركات آثار وحدت و تجمع و يكپارچگى،در بسيارى از برنامههايشبر اين بعد،تكيه و تاكيد كرده است. يكي ازراه هاوروشهاي بسيارمؤثربراي گسترش وتعميق فرهنگ نمازدرجامعه ،اقامه نمازجماعت است.اصولاًروح جمعي، روح خاصي است.نمازجماعت داراي آثارارزنده اي است.نمازجماعت درميان مسلمانان،ايجادالفت مي كندوباعث تعميق آن مي گردد.اين نمازسندانسجام مسلمانان وتبلورانضباط آنهاست ونمونه ارزنده اي ازهماهنگي مسلمانان مي باشد.علاوه براين گونه آثاروبركات ،نقش والاي نمازجماعت دراقامه نماز،قابل توجه وعنايت است.بطورقطع يكي ازراههايي كه درجامعه ،به نمازجان تازه مي بخشدوبه آن قدرت وحاكميت مي دهد،نمازجماعت است.نمازجماعت مايه عظمت اسلام است وبه همين خاطرموردتاكيدقرارگرفته است(4 ). برگزارى نمازهاى روزانه واجب نيز به صورت جماعت و گروهى،يكى از اين برنامههاست.
نمازجماعت به مثابه اقيانوسي از انسانهاي خداجوي مي باشدكه همچون قطره هايي پاك به هم مي پيوندند.نمازجماعت،برنامه ي بندگي وميدان دلدادگي دلهاي حق جومي باشد. جمعه وجماعت،«اهرم قدرت وعزت»مسلمانان است.نمازجماعت،دلها را يكي،انديشه ها را زلال،اميد راافزون،عشق ودوستي را جهت دار،جهتها راخدايي وزندگي را ازتشتت وزشتي پاك ميسازد.نمازجماعت،"محور ووحدت"و"معيارمحبت"است ( 5 ).ازآنجاكه دين اسلام دين اجتماعي ودين توحيدوهمبستگي است براي نمازجماعت اهميت بسيارقائل شده است. درقران مجيد نيز به آن سفارش شده است(6 ).نمازجماعت دراسلام مظهريگانگي وبرادري ومهروالفت است وبي آنكه كسي عهده دارنظم آن باشدخود،داراي روح انضباط وترتيب است(7 ).روايات زيادي درموردعظمت اين فريضه مهم وجودداردكه به چندمورداشاره ميگردد:
از رسول خدا(ص)نقل شده كه:«من سمع النداء فلم يجبه من غيرعلة فلا صلاة له» (8) نماز كسى كه صداى اذان را بشنود و بى دليل،در نماز جماعتمسلمانان شركت نكند،ارزشى ندارد.
در حديث،تحقير نماز جماعت،به منزله تحقير خداوند بشمار آمدهاست:«من حقره فانما يحقر الله» (9) شركت دائم در نماز جماعت،انسان را از منافق شدن بيمه مىكند. (10) و براى هر گامى كه به سوى نماز جماعت و مسجد برداشته شود،ثوابو حسنه در نظر گرفته شده است. (11) همين كه كسى براى شركت در نماز جماعت از منزل خارجمىشود،يا در مسجد،در انتظار نماز جماعتبه سر مىبرد پاداش كسىرا دارد كه در اين مدت،به نماز مشغول بوده است. (12) تعداد حاضران در نماز جماعت،هر چه بيشتر باشد،پاداش آن بيشتراست.اين كلام رسولخداست كه فرمود:«ما كثر فهو احب الى الله» (13) حديث جالبى در بيان فضيلت نماز جماعت است كه قسمتى از آندر رسالههاى عمليه هم ذكر شده است.ترجمه تمام حديث چنين است:
اگر اقتدا كننده 1 نفر باشد،پاداش 150 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا كننده 2 نفر باشد،پاداش 600 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا كننده 3 نفر باشد،پاداش 1200 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا كنندگان و امام جماعتبه 10 نفر رسيدند،پاداش72800 نماز دارد.
ولى،همين كه عدد افراد از ده نفر گذشت،حساب آنرا جز خداكسى نمىدانداگرتمام آسمانهاكاغذودرياهامركب ودرختهاقلموجن وانس وملائكه نويسنده شوند؛نمي توانندثواب يك ركعت آن رابنويسند (14). در حديث ديگر است:هر كه نماز جماعت را دوستبدارد،خدا وفرشتگان او را دوست مىدارند. (15) در زمان پيامبر(ص)هرگاه افراد نماز جماعت كم مىشدند،آنحضرت به جستجو و تفقد از افراد مىپرداخت و مىفرمود:شركت درنماز صبح و عشاء،بر منافقان از هر چيز سنگينتر است. (16) قرآن نيز،از اوصاف منافقان،بى حالى و كسالت هنگام نماز را بيانكرده است. (17 )چرا كه سحر خيزى و حضور در جماعت مسلمين،آن هم ازراههاى دور و در گرما و سرما،نشانه صداقت در ايمان و عشق نمازگزاراست.
رسول خدا(ص)در باره اهميت نماز جماعت،فرمود:
«صلاة الرجل فى جماعة خير من صلاته فى بيته اربعينسنة.قيل:يا رسول الله!صلاة يوم؟ فقال(ص):صلاةواحدة» (18) يك نماز با جماعت،بهتر از چهل سال نماز فرادى در خانهاست. پرسيدند:آيا يك روز نماز؟فرمود:بلكه يك نماز.
و مىفرمود:صفهاى نماز جماعت،همانند صفهاى فرشتگان درآسمان چهارم است. (19) اولين نماز جماعتى هم كه بر پا شد،به امامت رسول خدا و شركتحضرت على(ع)و جعفر طيار(برادر حضرت على(ع))بود.همين كهابوطالب،فرزندش على(ع)را ديد كه به پيامبر اقتدا كرده،به فرزندديگرش جعفر گفت:تو نيز به پيامبر اكرم اقتدا كن و اين جماعت دو سهنفرى،پس از نزول آيه «فاصدع بما تؤمر*» بود،كه فرمان به علنى ساختندعوت و تبليغ مىداد. (20)
*آثار نماز جماعت :
بر پايى فريضههاى دينى به صورت دسته جمعى،علاوه بر پاداشهاى فراوانى كه دارد،در زندگى فردى و اجتماعى امت مسلمان نيز،آثارمثبت و فراوانى دارد كه به برخىازآنها بيان مي گردد:
1- آثار معنوى نمازجماعت
بزرگترين اثر معنوى نماز جماعت، پاداشهاى الهى است كه به چندمورداشاره گرديد..روايت است كه شبى،على عليه السلام تا سحر به عبادتمشغول بود.چون صبح شد،نماز صبح را به تنهائى خواند و استراحتكرد.
رسولخدا(ص)كه آنحضرت را در جماعت صبح نديد،به خانه اورفت.حضرت فاطمه(ع)از شب زندهدارى على(ع)و عذر او از نيامدن بهمسجد سخن گفت.پيامبر فرمود:پاداشى كه بخاطر شركت نكردن درنماز جماعت صبح،از دست على(ع)رفت،بيش از پاداش عبادت تمامشب است. (21) رسول خدا(ص)فرموده است:
لان اصلى الصبح فى جماعة احب الى من ان اصلى ليلتىحتى اصبح (22) اگر نماز صبح را به جماعتبخوانم،در نظرم محبوبتر ازعبادت و شب زندهدارى تا صبح است.
بخاطر همين فضيلت و پاداشهاست كه اگر تعداد نمازگزاران از ده نفربيشتر شود،اگر تمام آسمانها كاغذ،و درياها مركب و درختها قلم شودو فرشتگان بنويسند،پاداش يك ركعت آنرا نمىتوانند بنويسند. (23) . و نماز جماعتبا تاخير،بهتر از نماز فرادى در اول وقت است. (24)
2- آثار اجتماعى نمازجماعت
نماز جماعت،مقدمه وحدت صفوف و نزديكى دلها و تقويت كنندهروح اخوت است.
نوعى حضور و غياب بى تشريفات،و بهترين راه شناسائى افراداست.
نماز جماعت،بهترين،بيشترين،پاكترين و كم خرجتريناجتماعات دنياست و نوعى ديد و بازديد و آگاهى از مشكلات ونيازهاى يكديگر و زمينه ساز تعاون اجتماعى بين آحاد مسلمين است. درچنين اجتماعي نفاقهاوكينه ها،بدبيني هاوبدخواهي هاوهمچنين اختلاف طبقاتي رخت مي بنددوجاي خودرابه مهروصفا ،برادري وبرابري مي دهد
3- آثار سياسى نمازجماعت
نماز جماعت،نشان دهنده قدرت مسلمين و الفت دلها و انسجامصفوف است.
تفرقهها را مىزدايد،بيم در دل دشمنان مىافكند،منافقان را مايوسمىسازد،خار چشم بدخواهان است.
نماز جماعت،نمايش حضور در صحنه و پيوند«امام»و«امت» است.
4- آثار اخلاقى،تربيتى نمازجماعت
در نماز جماعت،افراد در يك صف قرار مىگيرند و امتيازات موهوم صنفى،نژادى،زبانى،مالى و...كنار مىرود و صفا و صميميت ونوعدوستى در دلها زنده مىشود و مؤمنان،با ديدار يكديگر در صفعبادت،احساس دلگرمى و قدرت و اميد مىكنند.
نماز جماعت،عامل نظم و انضباط،صفبندى و وقتشناسىاست.
روحيه فردگرايى و انزوا و گوشهگيرى را از بين مىبرد و نوعى مبارزهبا غرور و خودخواهى را در بر دارد.
نماز جماعت،«وحدت»در گفتار،جهت،هدف و امام را مىآموزدو از آنجا كه بايد پرهيزكارترين و لايقترين اشخاص،به امامت نمازبايستد،نوعى آموزش و الهام دهنده علم و تقوا و عدالت است.
نماز جماعت،كينهها و كدورتها و سوء ظنها را از ميان مىبرد وسطح دانش و عبوديت و خضوع را در جامعه اهل نماز،افزايش مىدهد.
به خاطر اينهمه آثار است كه به نماز جماعت،آنهمه توصيه شدهاست.حتى نابينايى وقتى از حضور پيامبر،اجازه خواست كه به مسجدنيايد،آنحضرت فرمود:از خانه تا مسجد،ريسمانى ببندد و به كمك آن،خود را به نماز جماعتبرساند. (25) و نيز،نابينايانى كه اجازه ترك شركتدر نماز خواستند،رسول خدا(ص)اجازه نفرمود. (26) از طرف ديگر،برخورد شديد نسبتبه كسانى كه به نماز جماعتاهميت نمىدهند،نشان ديگرى بر اهميت و سازندگى آن است. امام محمدباقر عليه السلام فرمودند:
من ترك الجماعة رغبة عنها و عن جماعة المسلمين من غير علة فلا صلاة له
كسي كه از روي بي ميلي ،بدون عذر و علت نمازجماعت را كه اجتماع مسلمانان است ترك كند، نمازي براي او نيست(27 ).
5 - اثرات نمازجماعت برروند كارها(28 ):
1 -5 : مشاركت وتعاون:
مشاركت بن مايه نمازجماعت را تشكيل مي دهدو برخورداري از روح جمعي دركارها ومشاركت جمعي دركليه اموراز جمله پيامدهاي نمازجماعت مي باشد كه تاثيربسزايي در روند روبه بهبود و روبه رشد كارها وبرنامه ها دارد.
اسلام كوچكترين حركتي كه نشانه مشاركت درغمهاو شاديهاي ديگران باشد را نشاني از انسانيت دانسته وچنين اعمالي راجزء حسنات مي شمارد.بنابراين مشاركت در كارها وداشتن روحيه همكاري همياري وتشريك مساعي درجميع امور ازنكات قابل توجهي است كه از روح وجان نمازجماعت دركالبد انسانهاي مشاركت جودميده مي شود وآنها در پيشبرد كارها موفق وپيروز مي گرداند.شركت درغمها وشاديها،تنگناها وگشايشهاي ديگران ازهمه خوب است. ولي ازمديران خوبتر و گاهي اين همدردي وهمياري واجب ميگردد چنانكه در شيوه ي مديريت مولاي متقيان حضرت علي عليه السلام مشاهده مي كنيم.
اسلام يكي ازنشانه هاي جامعه ي رشد يافته وانسانهايي كه اهل جمع وجماعت هستند را،در همدردي وهمياري آنها ميداند واين را نخست ازمديران ومسئولان مي خواهد زيرا به تعبير حضرت علي عليه السلام اين عمل دو خاصيت دارد يكي اينكه مايه ي آرامش روحي مستمندان وزيردستان است وديگر اينكه سبب جلوگيري ازسركشي طغيان، ثروتمندان،بالادستان ومديران خواهد بود.
نمازجماعت تبلور تلاش جمعي براي دستيابي به موفقيت است.يكي ازمهمترين وباارزش ترين جنبه هاي مشاركت اين است كه علاوه برتشويق كارمندان وكارگران به حداكثر تلاش وكوشش،نيروي ابتكار،خلاقيت وسازندگي آنها رانيز شكوفا مي نمايد.
ودر شرايط خاص،مدير مجموعه را دوست،همفكرو ياور صميمي گروه به حساب آورند،دوشا دوش او فعالانه تلاش و همكاري كنند. حاصل تحقيقات وتجربيات پژوهشگران دلالت برآن دارد كه مشاركت سبب افزايش بازدهي،بالارفتن كيفيت،كاهش تعارضات،كاهش مقاومتهاي منفي وافزايش بهره وري مجموعه خواهد شد.اگرمسئول با زيردست خود همدل وهمزبان شود وخود را درموقعيت فكري،شغلي واقتصادي اوتصوركند،بازده وراندمان كارها به شكل قابل توجهي افزايش خواهد نمود.
2 - 5 - مشورت:
يكي ديگر ازفوايد نمازجماعت،مشورت است. مشورت،كمك گرفتن از افكار وتجربيات ديگران است كه همين امر موجبات«هم افزا»شدن نيروها وقوه ها را درپي دارد وهم افزايي موجب شكوفايي استعدادها و بالا رفتن پتانسيلهاي انساني شده و درنتيجه موجب گشايش راههاي نوين ميگردد و"شورا بينهم شورا 38قرار دادن مديران وكاركنان دركنارهم است كه بدين ترتيب برقدرت و وسعت و عمق بينش ونگرش خويش مي افزايند. مشورت خطاها و اشتباهات را به انسان مي شناساند و آن آزمايشي است كه از اين طريق مي توان بر قدرت فكري،دقت نظر،ميزان دلسوزي مديران وكاركنان پي برد.
نمازجماعت به مثابه فرايندي است كه درآن شركت كنندگان درتنظيم برنامه ها،تعيين سياستها وخط مشي ها وتصميمات مختلفي كه داراي منشاءاثرمي باشد،همديگر راتحت نفوذ وتاثير قرار ميدهند. نمازجماعت،استبداد وعجب وتك روي را كه فراهم آورنده عقب ماندگي دركارها وهلاكت وبدبختي است ، از بين مي برد.
نمازجماعت،ميزان مقبوليت ومحبوبيت ودرجه ي آنرا در بين مديران وكاركنان افزايش مي دهد ودر ايجاد يك فضاي "اعتماد ساز"نقش كليدي ومهمي را ايفا مي نمايد.
نماز جماعت،صميميت وصفاي ميان كاركنان ومديران راافزايش مي دهد وآنها را يكدل و"منسجم" مي نمايد وهمين فضاي دوستانه وصميمانه در رشد وشكوفايي استعدادها وپيشبرد كارها بسيارحائزاهميت مي باشد.
نمازجماعت،روحيه نفاق ودورنگي را كه ازتضاد بين گفتار وكرداربوجود مي آيد رامي زدايدوبه جاي آن بذر دوستي ومحبت مي نشاند نمازجماعت ازجهت مسائل روانشناختي نيزحائز اهميت بوده وانگيزه هاي مادي كاركنان ومديران را تبديل به "انگيزه هاي الهي"مي نمايد واضطراب،تشويش وتزلزل رااز مجموعه ي انساني وسازماني دورمي نمايد. نمازجماعت،روحيه ي"تبعيت،اطاعت وفرمانبرداري را با خود به همراه دارد"كه ازاركان جماعت مي باشد.
3 - 5 - نظم وترتيب :
ازديگرآثارنمازجماعت نظم وترتيب مي باشد كه دردل نمازجماعت نهفته است. نظم وترتيب دركارها وداشتن"نظام آراستگي"باعث مي شود تا دستيابي به مقصود زودترحاصل گرددودر تنظيم اموروجريان طبيعي كارها،نقشي موثردارد.خلاصه سخن اينكه:
اصل در نماز، به جماعت خواندن است. در نمازجماعت، با مردم، در مردم و از مردم بودن مطرح است، در كنار مردم بدون هيچ گونه امتياز، از هر نژاد و اقليم و در هر شرايط اقتصادى(29 ) .
وجان كلام اينكه:
قطره درياست،تابادرياست ورنه اوقطره ودريا،درياست
يا به تعبيري ديگر:آهن پيوسته با آهن ربا،آهن رباست.
صفوف مااگرپيوسته باشد ره نيرنگ دشمن بسته باشد